خطوط اطراف چشمانم

اطراف چشمام خطوط بیشتری پیدان

همهء اونها تو آخرین سال اومدن بهمراه گریه به تو، به من، به ما

 

من تو زندگیِ کی لیلا شده ام

مجنون که خیلی وقته رفته

این چه جور سوختن غریبی یه

من که می سوزم تو خاموش می شی

 

خب حالا برای چی من اینگونه ام

حالا برای چی من تو گذشته ام

شاید هم :

 

حالا من تو را عاشقم

اینجا به تمامی در کنارتم

حالا یا دستمو بگیر

یا دیگه از انتظار حرفی نزن

 

اصلاْ خیلی خیلی خیلی ژولیده ام

 

روحم بین دو تا اوج تو آمد و رفته

امروز زمان سرریز نکنه، بمونه، من از درون تو کوچ خواهم کرد

 

ولی حالا چرا، چرا اینگونه ام

چرا حالا تو گذشته ام

شاید هم:

 

حالا من تو را عاشقم

اینجا به تمامی در کنارتم

حالا یا دستمو بگیر

یا دیگه از انتظار حرفی نزن

 

اصلاْ خیلی خیلی خیلی ژولیده ام

 

Shebnem Ferah - برگردان : نادر امید

دست کشیدم از دنیا

حرف ها کجا،‌ دلم کجا

من هم دوست داشتم،‌ او دوستم نداشت

دستمو می سپارم به ابدیت

منو از دنیا بگیر، کسی نیست که دوستم داشته باشه

 

قلب ها که با پول خریدنی نیستن

کجا بوده که دعا کردن سرنوشت رو غالب بشه

 

از پوشیدن لباس عروس، از دیدن روشنائی

از داشتن بچه، از دنیا دست کشیدم

مغلوب سرنوشتم شدم، از خودم خجالت کشیدم

از دوباره عاشق شدن،

                              از دنیا دست کشیدم

 

از کجا اومدم، راهی کجایم

از روزگار اگه بپرسم شاید بهم بگه

تو آرزوم کسی نیست که عاشقم بشه

گورستان ها هم با زن مرده قهر هستن.

 

Shebnem Ferah - برگردان : نادر امید

تاوان آتشی که ...

تاوان آتشی که تاب می دهد انسان

جبین فراز کبکبه یا ویران

------------------------------------------

سرگرم آن شقایق دورم

این چشمه

از شنای که می روید عطر و آب

تاوان آتشی که تاب می دهد انسان

مهلت نمی دهد

گاهی که نو بهار

از کاسهء گدای گذر نیز

پرهیز می کند

تاوان آتشی که تاب مید هد انسان

پاییز

نام دیگر دنیاست

دریاچهء مهاجرت قو

پروا که می کند نشانهء پرواز

تاوان آتشی که تاب می دهد انسان

اکنون

چنان زلال می وزد از دریا

کز چاربند حواصیل

بال پریدن از تو بلند است

تاوان آتشی که تاب می دهد انسان.

               

             « محمد بیابانی »